نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

2 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه مازندران ، بابلسر، مازندران، ایران

چکیده

این تحقیق نشان می دهد که برخی از اصولیین شیعه، وصف را دارای مفهوم دانسته، ولی مشهور علمای اصول آن را فاقد مفهوم می‌‌‌‌دانند. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که با توجه به رواج پرسش در حقوق موضوعه، ارائه پاسخی مستدل به این پرسش برای حقوق‌دانان نیز دارای اهمیت بسیاری می باشد. با این هدف، بررسیهای تفصیلی در این تحقیق همچنین نشان می دهد که برخی برای اثبات مفهوم، بر این نظرند که باید بین وصف و حکم مقرر در منطوق، ملازمه از نوع سببیت انحصاری وجود داشته باشد. اما این بررسی نشان داد، صِرفِ وجود ملازمة قطعی مابین وصف و حکم منطوق کفایت می‌‌کند، زیرا، با عنایت به مقصود گوینده، برداشتِ عرفی مخاطب و مفسّر، ظهور عرفی و تبادر، بنای عقلا، حکیم بودنِ قانون‌گذار، اصل تعیین قاعدة کلی در قوانین، استقراء و کثرت استعمال می‌‌توان بر وجود مفهوم مخالف برای اکثرِ اوصاف، لااقل در حقوق موضوعه اظهار نظر نمود. در این تحقیق، همچنین نشان داده می‌‌شود که وصف در یک تقسیم‌‌بندی به احترازی که واجد مفهوم بوده و توضیحی و غالبی که فاقد مفهوم هستند، تقسیم می‌‌شود. همچنین، وصف گاه، قیدِ حکم است که دارای مفهوم بوده و گاه، قیدِ موضوع است که فاقد مفهوم می‌‌باشد. در نهایت، در این تحقیق نشان داده می‌‌شود که «وصف، در قوانین موضوعه علی الاصول دارای مفهوم مخالف است مگر اثبات شود، توضیحی، غالبی یا قیدِ موضوع است یا ملازمه‌‌ای با حکم منطوق، ندارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Position of a Contrario Sensu of Description in the Principles of Shieh Jurisprudence and Iranain Civil Law

نویسندگان [English]

  • Mirghasem Jafarzadeh 1
  • Iman Hosseinpour Sharafshad 2

1 Associate Professor, Department of Private Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran

2 Ph.D. Student, Department of Private Law, Mazandaran University, Babolsar, Iran,

چکیده [English]

In this research it is shown that attributing a contratio sensu to a description used by the legislator when providing legal rules is much debatable among Islamic Law Schoolars. The same debate seems to exist among Iranian legal writers. The detailed examination of this research does also show the fact that when justifying a contratio sensu for description, some scholars in Sheih Jurisprudence are of the opinion that in order to prove such implied indication for description it should be an exclusive causal link between description used and the express contemplated Legal rule. In contrary to this view, it is suggested by the writers that it would suffice if it is proved that there is definite causal link between the description used and the legal rule provided by express language.
Likewise, althohgh the result is chalangeable in the Principles of Sheih Jurisprudence, it can suggsseted by confidence that such Sensu can be attributed to the Iranian Civil Law Lawmakers in most of cases. This view can be justified by various aruments such as the usual intention of the authority using such language to provide legal rules, normal perception of the addressed persons, reasonable meaning of the texts used by the legislator, constant precedents of the reasonable persons, the reasonability of the legislator, the principle of the necessity of generality in providing the legal rules and the usual use of such language in providing legal rules.
Based on this suggestion and in order to identify what kind of description could result into a contratio Sensu or not, the description used in law texts, shall be divided into an indicative which has a contratio Sensu or an explanatory which has not. It shall also be divided into a description which is used to describe the subject-matter and the one which describes the legal rule. In the first case it has not a contratio Sensu and in the second one has. Finally, it is also shown that "the description used in the law texts, has in principle a contratio Sensu, unless it is proved to be an explanatory, or subject matter-conditioning or has no causl linkage with the legal rule provide by exress language."

کلیدواژه‌ها [English]

  • a Contractio Sensu
  • a forfitio Sensu
  • a Contractio Sensu of Description in the Principles of Jurisprudence
  • a Contractio Sensu of Description in the Civil Law
- اردبیلی، محمدعلی. حقوق جزای عمومی، جلد اول، چاپ بیست و دوم، (تهران: نشر میزان، 1388).
2- اصغری آقمشهدی، فخرالدین؛ تقی‌پور درزی نقیبی، محمدحسین. «مطالعه‌‌ی تطبیقی تأثیر عرف و عادت در تفسیر قرارداد در کنوانسیون بیع بین المللی کالا و حقوق ایران»، مجله مطالعات حقوق تطبیقی، دانشگاه تهران، دوره 8، شماره 2 (1396)، صص 442–413.
3- امامی، سیدحسن. حقوق مدنی، جلد سوم، چاپ بیستم، (تهران: کتابفروشی اسلامیه، 1387).
4- امامی، سیدحسن. حقوق مدنی، جلد چهارم، چاپ هجدهم، (تهران: کتابفروشی اسلامیه، 1384).
5- امیدی، جلیل. تفسیر قانون در حقوق جزا، چاپ اول، (تهران: انتشارات جنگل، 1389).
6- ایروانی، باقر. شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی، مترجم: دلاوری، حامد، جلد سوم، چاپ اول، (قم: انتشارات نصایح، 1395).
7- پیمانی، ضیاء‌‌الدین. حقوق کیفری اختصاصی، چاپ چهارم، (تهران: نشر میزان، 1379).
8- جعفری لنگرودی، محمدجعفر. دانشنامه حقوقی، جلد پنجم، چاپ سوم، (تهران: انتشارات امیرکبیر، 1356).
9- جعفری لنگرودی، محمدجعفر. مقدمه عمومی علم حقوق، چاپ سوم، تهران، انتشارات گنج دانش.
10- جعفری لنگرودی، محمدجعفر. مبسوط در ترمینولوژی حقوق، جلد پنجم، چاپ پنجم، (تهران: انتشارات گنج دانش، 1391).
11- زراعت، عباس. مبانی استنباط حقوق، چاپ اول، (تهران: انتشارات میزان، 1391).
12- سبحانی، جعفر. الموجز فی اصول الفقه، مترجمان: غرویان، محسن و طالبیان، سیدمحمدرضا، چاپ هشتم، (قم: انتشارات دارالفکر، (1390).
13- سبحانی، جعفر. الوسیط فی اصول الفقه، مترجم: زراعت، عباس، جلد اول، چاپ اول، (تهران: انتشارات جنگل، 1392).
14- شهبازی، محمدحسین. درس‌‌هایی از اصول فقه، چاپ دوم، (تهران: نشر میزان، 1393).
15- صدر، سیدمحمدباقر. قواعد کلی استنباط(دروس فی علم الاصول)، مترجم: اسلامی، رضا، جلد دوم، چاپ دوم، (قم: ناشر بوستان کتاب، 1384).
16- ضیائی بیگدلی، محمدحسین. اصول فقه، چاپ اول، (قم: مؤسسه انتشارات دارالعلم، 1367).
17- قافی، حسین؛ شریعتی فارانی، سعید. اصول فقه کاربردی، جلد اول(مباحث الفاظ)، چاپ پنجم، (قم و تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1389).
18- قبله‌‌ای خویی، خلیل. علم اصول در فقه و قوانین موضوعه، چاپ پنجم، (تهران: انتشارات سمت، 1387).
19- قیاسی، جلال‌‌الدین. روش تفسیر قوانین کیفری، چاپ اول، (قم: نشر مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1379).
20- کاتوزیان، ناصر. دوره مقدماتی حقوق مدنی(اموال و مالکیت)، چاپ چهاردهم، (تهران: نشر میزان، 1385).
21- کاتوزیان، ناصر. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، چاپ پانزدهم، (تهران: نشر میزان، 1386).
22- گروه مطالعات اسلامی دایرة‌المعارف انسان‌شناسی زیر نظر محمدحسین مختاری. اصول فقه(مبانی حقوق اسلامی)، چاپ اول، (تهران: انجمن قلم ایران، 1378).
23- گلدوزیان، ایرج. حقوق جزای عمومی ایران، جلد اول، بی چا، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1369).
24- گودرزی، محمود. آئین استنباط در حقوق اسلامی، چاپ دوم، (تهران: انتشارات مجد، 1387).
25- لطفی، اسدالله. مبانی استنباط حقوق اسلامی (اصول فقه)، جلد اول، چاپ اول، (تهران، انتشارات جنگل، 1391).
26- لنکرانی، فاضل. سیری کامل در اصول فقه (دوره ده ساله خارج اصول)، جلد هفتم، چاپ دوم، (قم: انتشارات فیضیه، 1384).
27- محقق داماد، سیدمصطفی. مباحثی از اصول فقه، دفتر اول (مباحث الفاظ)، چاپ شانزدهم، (تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، 1387).
28- محمدی، ابوالحسن. مبانی استنباط حقوق اسلامی، چاپ بیست‌و‌چهارم، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1385).
29- مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی. فرهنگ نامه اصول فقه، چاپ سوم، (قم: انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1390).
30- مظفر، محمدرضا. اصول الفقه، مترجم: هُدایی، علیرضا، جلد اول، چاپ سوم، (تهران: انتشارات حکمت، 1378).
31- نوبهار، رحیم. اصول فقه (مباحث الفاظ و قواعد تفسیر متن)، چاپ اول، (تهران: نشر میزان، 1395).
ب- عربی
32- امینی، علیرضا؛ آیتی، محمدرضا. تحریر الروضة فی الشرح المعة، جلد اول، چاپ شانزدهم، (تهران: انتشارات سمت و طه، 1390).
33- انصاری، مرتضی. مطارح الانظار(تقریرات انصاری)، جلد دوم، چاپ دوم، (قم: انتشارات مجمع فکر اسلامی، 1383).
- امینی، علیرضا؛ آیتی، محمدرضا. تحریر الروضة فی الشرح المعة، جلد اول، چاپ شانزدهم، (تهران: انتشارات سمت و طه، 1390).
33- انصاری، مرتضی. مطارح الانظار(تقریرات انصاری)، جلد دوم، چاپ دوم، (قم: انتشارات مجمع فکر اسلامی، 1383).