فضه سلیمی؛ محمد باقر پارساپور
چکیده
از مباحث مهم در تحلیل اقتصادی حقوق، مسئولیت مدنی است و مبنای مسئولیت مدنی، بنیادیترین موضوع در تحلیل محتوای قواعد ضمان قهری است. تحلیل اقتصادی مبنای مسئولیت مدنی شامل دو نوع رویکرد است: تحلیل اقتصادی مبانی سنتی و گرایش به مبانی جدید. در میان نظریات سنتی در قواعد عام، با تغییر در اطراف دعوی و سطح احتیاط آنها، بسته به موضوع، هر کدام ...
بیشتر
از مباحث مهم در تحلیل اقتصادی حقوق، مسئولیت مدنی است و مبنای مسئولیت مدنی، بنیادیترین موضوع در تحلیل محتوای قواعد ضمان قهری است. تحلیل اقتصادی مبنای مسئولیت مدنی شامل دو نوع رویکرد است: تحلیل اقتصادی مبانی سنتی و گرایش به مبانی جدید. در میان نظریات سنتی در قواعد عام، با تغییر در اطراف دعوی و سطح احتیاط آنها، بسته به موضوع، هر کدام از مبانی تقصیر یا مسئولیت محض میتواند کارا باشد. در قواعد بازار، عموماً مسئولیت محض و نظریهی امنیت بازاری، مورد پذیرش قرار گرفته است. مبانی جدید، به سبب عدم کارایی مبانی سنتی در قواعد بازار، مطرح گردیدهاند و به جهت قابلیت اجتماعی آنها، روز بهروز در ادبیات حقوقی جهان پررنگتر میشوند. مبانی پیامدگرا، بازدارندگی و عدالت توزیعی است. با مطرح شدن این مبانی و رنگباختن مبانی کلاسیک، در برخی نظامهای حقوقی به دلیل اهمیت قواعد بازار، در قواعد رقابتی، عدالت توزیعی و در مسئولیت ناشی از تولید، بازدارندگی مطلوب تلقی شده است و تحلیلها از مبانی سنتی فاصله گرفتهاند. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از دادههای کتابخانهای در دو مبحث به تبیین موضوع پژوهش پرداختهاست.
حسن بادینی؛ فرزانه متوسلیان
چکیده
دشواری احراز رابطه سببیت بین فعل زیان بار و ضرر در حوادث زیست محیطی، امری مبتلابه است که در این حوزه اقامه دعاوی مسئولیت مدنی را با مانع روبرو میسازد. ازنقطهنظر تحلیل اقتصادی حقوق، چنین مانعی میتواند بر درونی سازی کامل هزینه های فعالیت زیانبار تأثیر سوء گذارد و به دنبال آن، از بازدارندگی کارای نهاد مسئولیت مدنی بکاهد. ...
بیشتر
دشواری احراز رابطه سببیت بین فعل زیان بار و ضرر در حوادث زیست محیطی، امری مبتلابه است که در این حوزه اقامه دعاوی مسئولیت مدنی را با مانع روبرو میسازد. ازنقطهنظر تحلیل اقتصادی حقوق، چنین مانعی میتواند بر درونی سازی کامل هزینه های فعالیت زیانبار تأثیر سوء گذارد و به دنبال آن، از بازدارندگی کارای نهاد مسئولیت مدنی بکاهد. این در حالی است که امروزه اهمیت رویکرد پیشگیرانه در مواجهه با حوادث زیستمحیطی، چه در سطح داخلی کشورها و چه در اسناد بینالمللی، موردتوجه جدی قرارگرفته و این اعتقاد وجود دارد که سیاستگذاریهای مربوط به حفاظت از محیطزیست – ازجمله مسئولیت مدنی زیستمحیطی – در صورتی مؤثر است که متضمن چنین رویکردی باشد. نوشتار حاضر با در نظر داشتن این رویکرد، کوشیده تا نخست فروضی را که در آن احراز رابطه سببیت با دشواری روبرو است، معرفی کند و سپس به این پرسش پاسخ دهد که از بین راهکارهای موجود در مواجهه با این فروض، کدامیک بیشترین همخوانی را با مقتضیات بازدارندگی کارا دارد. استفاده از نگرش اقتصادی برای پاسخگویی به پرسش فوق، نشان میدهد پذیرش مسئولیت نسبی در برخی از فروض مذکور، گامی بهسوی تحقق عملی قابلیت های پیشگیرانه نظام مسئولیت مدنی زیست محیطی است.