سیف و شروط خلاف مقتضای استاندارد آن مهراب دارابپور(1392/9/ 1392 ، تاریخ پذیرش: 6 /2/ (تاریخ دریافت: 10چکیدهسیف، چه به عنوان قرارداد و چه به عنوان شروطی برای درج در قرارداد در حقوق داخلی ایرانناشناخته است، هر چند در بازرگانی خارجی این کشور کاربرد زیادی دارد. کثرت استعمال باعثشده تا درک تمایز بین سیف و سایر قرادادها یا شروط مشابه و استاندار ده ای آن از اهمیت زیادیبرخوردار شود. شناخت حقوق و وظایف متعاملین در زمان انعقاد و شیو ههای جبران خسارت درزمان نقض قرارداد، راهگشا و راهنمای خوبی برای تجار و حقوقدانان می باشد، به ویژه در زمانی کهاین موارد، در چند سیستم حقوقی پیشرفته، با توجه به اصل آزادی قراردادها، به طور همزمان بررسیشود. در راستای اینگونه آزادیها، گاهی ممکن است شروط خلاف مقتضای استاندارد سیف درقرارداد درج شود و به طور ناخواسته، در روند حقوق و تعهدات طرفین و طرق جبران خسارت آن هاخلل وارد کند. نوشتار حاضر درصدد شناخت سیف در حقوق انگلیس و اینکوترمز 2010 با نظریکوتاه و سؤال آفرین به حقوق ایران است تا اولاً، ماهیت سیف در موضوعات سه گانه مورد بحثبرای کاربران اینگونه قراردادها روشن تر گردد، ثانیاً، با مطالعه حقوق و تعهدات طرفین استانداردهایعام قرارداد سیف مشخص شود و ثالثاً، اثر شرط خلاف م قتضای برخی از استانداردهای مهم درلابلای حق و تکلیف متعاملین در حقوق و در نهایت اثر مفید یا مخرب عدول از استانداردها، با دیدعلمی و پژوهشی، توجه ویژه ای داده شود
)AbastractCIF is unknown in Iranian law, although it is widely used in internationaltrade of this country, which has made studying it inevitable. Knowing rightsand obligations of parties, transfer of risk and titleand compensatingdamages in conclusion of contracts will help traders. Using contractualfreedom, sometimesparties try to deviate from standard terms to gain morebenefit or avoid more loss. This may result in including term contrary to CIFstandards and unknowingly create difficulties in rights and obligations ofparties and how to compensate it.This article studies CIF in British law and2010 incoterms with a short review of Iranian law to: 1) clarify nature of CIF2) clarifying rights and obligations of parties 3) indicate effect of termscontrary to CIF.Keywords: CIF, C&F, risk transfer, bill of lading, Insurance, British law,